کهف خون

مرا به نوکری خود شها تو مفتخر نما

کهف خون

مرا به نوکری خود شها تو مفتخر نما

کهف خون

محبت می کشد و شهید میکند , شهید محبت دوست شدن بهتر از شهید دشنه ی دشمن شدن است...
مرحوم دولابی!!

و تو

سرشته با گل منی

تو صاحب دل منی
.
.
.

آیه محبتی
می کشی مرا حسین...

پیام های کوتاه

۵۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

۱۲
شهریور
۹۳

شاید صدای نقاره ها که بلند میشود

یعنی یکی در حرم

جواب سلامش را شنیده است!شاید!

لایق وصل تو که من نیستم

  • گــــــــــــــــم گشته
۱۲
شهریور
۹۳

اذن دخول بهشت هم

بسته به نگاه توست

اینجا یکی منتظر است...

  • گــــــــــــــــم گشته
۱۲
شهریور
۹۳

گوشه گوشه ی حرمت

شأن نزولت آیات

فقط تماشایی است...

  • گــــــــــــــــم گشته
۱۲
شهریور
۹۳

غالبا سبک زندگی ما یعنی عادات و طرز رفتار و گفتار ما خیلی بیشتر از افکار ما بر روحیات ما تاثیر گذارند.

شما بگو چگونه زندگی میکنی ، لباس میپوشی و چه رسم هایی را رعایت میکنی تا من بگوییم از چه احساسات و علائقی برخورداریو حتی چگونه می اندیشی.

به همین دلیل دین بر تنظیم رفتار انسان خیلی تاکید دارد.

  • گــــــــــــــــم گشته
۱۰
شهریور
۹۳

موسم حج رسیده

و کبوترها احرام میبندند

اطراف گنبدتو...

+

  • گــــــــــــــــم گشته
۰۹
شهریور
۹۳

حماقت محض

یعنی اینکه خدا راه به راه بهت خط میده

توی ... خط خطیش میکنی!!!

پ.ن

خدایا بخواه که منم بخوام!

  • گــــــــــــــــم گشته
۰۹
شهریور
۹۳

احساس قشنگی است

فقر

وقتی پای تو درمیان باشد...

  • گــــــــــــــــم گشته
۰۹
شهریور
۹۳

قبول من بغض میکنم

تو نگاه کن

در این حد حتی...

  • گــــــــــــــــم گشته
۰۸
شهریور
۹۳

رفته بودیم جایی

یه بنده خدایی هم همون جا بود

از بچگی میشناختمش،سر یک سری قضایای ژنتیکی

پدر این بنده خدا که فعالیت مغزیشون کم بوده با مادر این بنده خدا ازدواج می کنه و خود این بنده خدا میشه فرزند این دوتا بنده خدای دیگه...

همین بنده خدا که فرزند اون دوتا بنده خدای دیگه ام بود تقریبا به لحاظ ذهنی میشه شبیه پدرش.

القصه اینکه همونجایی که من ایشون رو دیدم،ایشون اومده بودن و خیلی خوشتیپ و شیک روبروی بنده نشسته بودن و من و ایشون(همون بنده خدای فرزند) چشم تو چشم هم عجیب همدیگه رو نگاه میکردیم تا اینکه ایشون یک لبخند بسیار ملیح تحویل بنده دادند.

زدم به بغل دستیم و گفتم فلانی واقعا شبیه باباشه؟؟گفت اره حتی تو مدرسه هم دیدن تغییر خاصی پیدا نمیکنه دیگه نگذاشتن که بره! پرسید حالا واسه چی می پرسی؟؟

گفتم : هیچی !! فکر کنم منم شبیه همونم!

گفت : یعنی چی؟؟

گفتم: خب دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید!!

ازش خوشم اومده به گمونم اونم از من خوشش اومده باشه!!

پ.ن

دوتامون از یک جنس هستیم!گذشته از همجنس بودن اینکه انسان هم هستیم! اما متفاوت !!!

دارم به این فکر میکنم این بنده خدا با این وضعیتش تونست جایگاه خودشو پیدا کنه!!

من در جایگاه خودم چقدر به هدفم رسیدم؟؟!!

  • گــــــــــــــــم گشته
۰۸
شهریور
۹۳

رویایی ترین

عالم رویا هم

سینه زنی برای توست...

  • گــــــــــــــــم گشته