شنیدن کی بود مانند دیدن
سه شنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۱۰ ب.ظ
آنکه مقتل خواند را کار ندارم
آنکه مقتل را شنید هم هیچ
آنکه مقتل را دید ...هزار بار شهید شد! هزار بار!!
پ.ن
زینب خودش هزار بار شهید شده بود
وقتی که از حوالی میدان گذشته بود
ای آن که شکستی کمر فاصله ها را
بگذاشته ای پشت سرت مرحله ها را
از برکت چشمان مسلمان تو داریم
سوگند به سجاده ی تو نافله ها را
ای آن که کشیده است بیابان به بیابان
ردّ قدمت زحمت این آبله ها را
بگذار به جای تو در این قافله باشم
شاید بتوانم بکشم سلسله ها را
یک لرزه بیانداز بر این معجر سبزت
تا این که ببینم گذر زلزله ها را
غیر از تو کسی همّت این گونه ندارد
پایان برساند همه ی غائله ها را
آن روز که پابوس حریم تو بیائیم
احرام ببندیم تن قافله ها را
یک لرزه بیانداز بر این معجر سبزت
تا این که ببینم گذر زلزله ها را
صلوات ...الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم