قشنگ ترین دروغ زندگی اش
دل تنگی تو بود...
معرکه ای به پا میشد اگر ...
- ۲ نظر
- ۱۰ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۳
قشنگ ترین دروغ زندگی اش
دل تنگی تو بود...
معرکه ای به پا میشد اگر ...
غروب جمعه و وبگردی
مگر کلمه ای بخوانم تورا...
خبر ها هم ناز میکنند این روزها!!
گاهی طلبه را فقط دیده بودیم
گاهی شنیده بودیم!!
بی ربط و باربط چه تگ ها که به آنها نچسابانده بودیم و ...
هیچگاه عمیق معنی همان چیزی را صدایش کرده بودیم
هم که نه!!
همان سطحی هم نفهمیده ای مَش!!
اینکه کسی طالب باشد و کسی مطلوب
نمیدانم میشود گفت
همان عاشق اند و معشوق؟؟ یا؟؟
اما حکما طلبه طلب می کند و طالب میشود
و مطلوبش هم یقنا طالبش میشود و می طلبدش
و هی این طالب میشود
و آن دیگری مطلوب و باز و باز و باز...
گاهی خلط می کنند این طلب ها را با دور و تسلسل!!
اما
شاید نمیفهمندَش که این طلبکاری ها از آسمان و زمین
میجوشد...
نه ! نه!
اشتباه شد!
از قلب ِ قلب ِ عالم میجوشد!
رشته ای است وسیع
یک سرش دست مطلوب است و
سر دیگرش دست همین طلبه!!
عرضها سماوات و الارض...
رد پایش را هم که بگیری
می بینی شاید نهایت
زیبایی مطلوب را در...
گاهی چه زیباست طلبه!!
گاه یک گنبد است و دو گلدسته!!!
دلت که خوش کسی نباشد
دل خوش به رفتن نمیشوی!!
حکایت ما و شما همین است و بس!
مرگ هم از خودش خجالت کشید
گهواره ها،مدرسه ها،مهدکودک ها
چه کودکانه می جنگند دیوها!
مرگ پایش را از غزه بیرون کشید!
تا شهادت هست
حتی کودکان به مرگ سیلی میزنند!!