قسم به سپدی صبح
که عاقبت بخیری ما
همان سیاهی عزای توست...
- ۰ نظر
- ۰۳ آبان ۹۳ ، ۲۲:۱۴
کوفیان آلزایمر گرفته بودند
کربلا برایت خواند
فادخلوا ها بسلام امنین...
همین جرعه جرعه های آب
تا ابد جور فرات و کوفیان را میکشند
باهریک جرعه یک بار جان ما فدای شما...
سرمان را که در پی سرت
می چرخانیم
روضه ها یک به یک نو میشوند...
پ.ن
میان خاک، کلام خدا مقطعه شد
میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر+
نه شمارش نه حساب
شروع شد ، پابرهنه ، بی کفن
بسم الله...
+حسن ظن یعنی مطمئن باشی خدا یک سال دیگر
دستت را در دست حسین میگذارد پس شمارش تعطیل
ناقه ها را لااقل سیراب کنید
قافله راهش طولانیست
ناقه ی بی محمل برای اسارت کافی است...
این روز های آخر
حواسش پرت بود
حسن یوسف ها جای آب غم میخوردند...
+پنج روز مانده تا یک سال دیگر حسن یوسفها هم عزادارت شوند