عذاب خدا به شهرها نازل شد
که شما آمدید و تکان نخوردند
رحمت خدا به آن دلی که از قدم تو لرزید...
آب هم برای دستانش شهید شد
امان نامه
را که پاره کرد...
پ.ن
خشکش زد ، آب
وقتی پایش
به میز مذاکره رسید...
مقتل لبهایت
قاتل چشمانش شد
درست وسط قتلگاه...