۳۱
خرداد
۹۴
کاش به دستان تو ختم شود
قصه ی دنباله دار
این نگاه ها...
- ۰ نظر
- ۳۱ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۵۴
بیداری به چشمانمان می آید
وقتی این شبها
قصد میهمانی تو می کنند.
پ. ن
ضیافت چشمانتان پیشکش لبخند خدا...
هنرمند بود دیگر
میتوانست بی دست و پا
ترسیم کند برای خدا ...
پ.ن
175#-شهید-غواص
فرزند محال است آغوش مادر را گم کند
حتی اگر پایش بسته باشد ،
حتی اگر در خاک مانده باشد...
پ.ن
175#-شهید-غواص
کافی است بلد باشی دویدن را
میشود حتی با پای بسته
حتی در خاک مانده...
پ.ن
175#-شهید-غواص
دست مرا بگیر
و به من سر بزن
دلم تنگ شده برای آنکه تو دوستش داشتی...
آب هم برای دستانش شهید شد
امان نامه
را که پاره کرد...
پ.ن
خشکش زد ، آب
وقتی پایش
به میز مذاکره رسید...