- ۰ نظر
- ۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۴۲
این محاسبات و مجهولات پاک مرا بهم ریخته است
خدایا چگونه فاکتور میگری
میگذری
میبخشی
چند برابر میکنی؟؟؟
ای داد بیداد
روزگاری خاکمان را خونی کرده بوده اند که در بندمان کنند
خاکِ خونیمان را آزاد کردیم...
افسوس مفهوم آزادی را نفهمیدیم
و حالا که سال ها میگذرد
دنده معکوسشان به کار افتاده
قصد دارند خونمان را خاکی کنند
آنهم با خاک ناپاک فیس بوک
میگویند
یک عکس بدون روسری کافیست
تا بفهمید مفهوم آزادیتان...
بیچاره جمعه
بیشتر از اینکه بشارت آمدنت را بدهد
قاصد نیامدنت شده است...
نمک خوردیم و نمکدان شکستیم
یعنی همین
روزی تو پهن است برای کسی که نافرمانی ات می کند..
همین عادت های قشنگ تو مرا بد عادت کرده است
.
.
.
عادت کرده ای به نیکی در حق چون منی!
غصه بغض های نترکیده ات را نخور
حرفهایت ی نگفته ات را هم برای خودت نگه دار
کسی هست که تفسیر آیات نگاهت را خوب میداند...
من در ثانیه ها گم شده ام
خدایا بیا و این بازی را تو تمام کن
تو پیدایم کن...