کهف خون

مرا به نوکری خود شها تو مفتخر نما

کهف خون

مرا به نوکری خود شها تو مفتخر نما

کهف خون

محبت می کشد و شهید میکند , شهید محبت دوست شدن بهتر از شهید دشنه ی دشمن شدن است...
مرحوم دولابی!!

و تو

سرشته با گل منی

تو صاحب دل منی
.
.
.

آیه محبتی
می کشی مرا حسین...

پیام های کوتاه

۳ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۸
دی
۹۴

اراده می کند خدا

عزیز ببیند تو را

نا خودآگاه می گویی : صلی الله علیک یا ابا عبدالله

  

+تعز من تشاء ، تعز من تشاء...

  • گــــــــــــــــم گشته
۲۷
دی
۹۴

سیمانی شود ای کاش

قلب من یا تو ! چه فرقی دارد؟

مهم اصل رابطه مان است...

  

+بدِ بدِ بد!!!

حیف که خوبی وگرنه زودتر از این ها بین ما بودی!

  • گــــــــــــــــم گشته
۱۳
دی
۹۴

نزدیک

نزدیک تر از ده دوازده روز گذشته...

نزدیک به اندازه فاصله نگاه من و احوال پرسی بابای پیر بابای خودم با جناب عزرائیل...

ذهن بهم ریخته من نمی فهمد این تنهایی اخرین ساعات عمرش را با من

من ادم اشهد گفتن برای عزیز...

اصلا واقعا این همان من بود که اشهدش را میگفت؟!

من نبودم بی شک ...

این من تکلم میکرد کلام دیگری را...

گاهی مرگ از چشمان تو از دستان تو از محبت تو شاید رد میشود تا ...

مُــــــــــرد ناباورانه جلوی نگاهم...

وخدا خواست

تکرار شود نگاه من و فرشته اش؛

درور خدا بر او که فرمود: هر نفسی که میکشید یک قدم به مرگ نزدیک تر میشوید... مولا علی ع

پ.ن

محبت کنید محبت کنید محبت کنید اشک ها همیشه مسکن نیستند!

اللهم اغفر المومنین و المومنات.

  • گــــــــــــــــم گشته