نهار به صرف سیمرغ

یادش بخیر

یه زمانی بچه بودیم و همه سرگرمیمون تلویزیون و فیلمای قلمبه سلمبه نگاه کردن!!!

یه زمانی هزینه میشد واسه یه سری ارزش ها

بابت همون هزینه هام بود که با اولین شهدایی که آشنا شدم شهید شیرودی و شهید کشوری بود...

واقعا یادش بخیر...دقیقا وسط دوست داشتنی ترین سریال ها خوابم می برد!!**به لهجه ما خوابم میبرد به لهجه شما خواب میرفتم!**

حالا بازم تلویزیون بعد چندین سال تکرار کلی برنامه مزخرف و چینی و کره ای مارو مهمون

همون فیلم ارزشی خودمون کرد

شبکه آی فیلم نهارمونو با طعم سیمرغ دلچسب تر میکنه...ودلمون سخت تنگ همون خوابای عمیق بین فیلم!!!

آهنگش اینه یادتونه؟؟

ففروا الی الله

باید از خودت به خودت می رسیدم

که

جز از تو به تو راهی نیست...

هر راه

که رفتم همه کوره راه بود!

only you

تو ببخش

که از تو همه کس را خواستم حال آنکه هیچ کس تو را برای من نگه نداشت!!!

معرفت

وقتی دلم هوایتان را می کند

یعنی زاویه دیدتان را به سمت دلم تنظیم کرده اید...

در کادر نگاهتانم

+++زومِـــــ    زوم

زیارت نوشت:

بعد مدتها خواستم معرفت به خرج بدم زنگ زدم دوستم گفتم کجایی بیام بینمت

دیدم بازم اون با معرفت تره

گفت نیازی نیست من کنارتم بغل دست امام رضا...

یخ در بهشت

همچین که هوا گرم میشه

لذت نوشیدن یخ دربهشت

نـــــــــــــــــــــهـــ....

پوشیدن

یخ دربهشت

چــــــــــــادُرَمــ....

عجب لذتی دارد!!!

بلوغ دیر رس

میانگین سن شهدا را که اندازه گرفتم

فقط خجالت کشیدم

چند سال مانده تا این بلوغ دیر رس مرا به سن تکلیف برساند؟؟!!

ترسم از موی سپید و سن کهن و روی سیاه است...

شهید علی خلیلی

تاریخ تولد:1371

تاریخ شهادت:3/1/اقتصاد و فرهنگ

سن:21سال

رو سفید

ایام البیض هم تمام تلاش خودش را کرد

رویمان سفید نشد که نشد!!!

بدترین دلیل رو سیاهیمان را هم که خودت میدانی...

کافر به ایمان خویش بودن محکم ترین دلیل است و بس

یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَکْفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ

[در آن] روزى که چهره‏هایى سپید و چهره‏هایى سیاه گردد اما سیاهرویان [به آنان گویند] آیا بعد از ایمانتان کفر ورزیدید پس به سزاى آنکه کفر مى‏ورزیدید [این] عذاب را بچشید

کلام محبوب سوره مبارکه آل عمران106

نیمه ی آخر

45دقیقه مانده به اتمام بازی...

همین 45 دقیقه  ی آخر روز جمعه را گذاشتم صرف تو کنم

این نیمه آخری هم همش افساید است...

این هم از این جمعه مولای منتظرم!!!

تنگه دلت

به نام خدایی که عشق را...

راستی هدف از آفرینشش چه بود؟؟

گاه دلت تنگ میشود

تنگ چیزهایی که ابداً نداشتیشان

تنگ ندیده هایت نداشته هایت

عمری که گذشت و فقط گذشت بی آنکه مزه ی عشق را..

برای روزهایی که نیستم

نبودنم سابقه تاریخی دارد

که اگر بودم و بودنم اعتبار داشت

دیگر حرفی از نبودن به میان نمی آمد...

زینب خودش هزار بار شهید شده بود

از بسکه از کنار شهیدان گذشته بود

صبرش امان حوصله ها بریده بود

وقتی که از حوالی میدان گذشته بود

+هنوز دنیا با این همه ادعای زیبایی

متحیر نگاه زیبای توست